برگزیدگان و لیست کوتاه جشنواره Zeiss Photography 2020 معرفی شدند
اخبار
یک دانشجوی 27 ساله روزنامه نگاری از کره جنوبی، توانست برندهی جایزهی 12،000 یورویی جشنواره Zeiss Photography 2020 ، برای خرید لنزهای زایس بالای 3،000 یورو شود. کیونگ جون یانگ ( KyeongJun Yang ) که در دانشگاه تگزاس در آستین مشغول به تحصیل است، مجموعهای از تصاویر سیاه و سفید را بر روی فیلم ثبت کرده و حس تنهایی و انزوائی را که یک مهاجر چینی در ایالات متحده آمریکا احساس میکند، به تصویر کشیده است. این پروژه با نام Metamorphosis، مجموعهای از تصاویر پرتره و عکسهای طبیعت بی جان از تجربیات مهاجران را شامل میشود.
موضوع جشنواره Zeiss Photography 2020 ” دیدن فراتر از اکتشاف ” بود و تصاویر یانگ به عنوان بهترین آثار آن انتخاب شدند، و دربارهی چرایی آن، مکس فرگوسن ( Max Ferguson )، عکاس خبری و از داوران جشنواره Zeiss Photography 2020 توضیح میدهد که : ” احساس نزدیکی و سکوت تصاویر به ما امکان میدهد تا درباره آنچه اتفاق میافتد بیشتر ببینیم و فکر کنیم. برای من، این اثر از سایر مطالبی که ما داوری کردیم متمایز بود، چرا که مشخص بود که اگرچه این عکسها مستند بودند، اما برای آنها عمق مفهومی وجود داشت که سؤالات بیشتری را نسبت به جوابهای داخل عکس مطرح میکردند و باعث میشدند معنای واقعی آنها کمی گنگ بماند. “
لیست کوتاه برندگان جشنواره Zeiss Photography 2020 در مجموع به ده عکاس میرسد، و همه کسانی که جزو آنها هستند به طور معمول میتوانند کارهای خود را در کنار تصاویر برنده جوایز Sony World Photography Awards در ماه آوریل به نمایش در بیاورند، اما مراسم و اهدای جوایز امسال به دلیل شیوع کرونا ویروس به تعویق افتاده است.
پیشنهاد نویسنده : برگزیدگان جوایز ملی جشنواره Sony World Photography 2020 معرفی شدند
تصاویر بیشتر جشنواره Zeiss Photography 2020 از عکاسان لیست کوتاه را میتوانید در بخش جوایز وبسایت زایس مشاهده کنید. همچنین میتوانید تمام تصاویر یانگ را در مصاحبهای در این وبسایت مشاهده کنید.

Zeiss Photography Award 2020 : Alexey Vasilyev از روسیه
بیانیهی هنرمند : عکاسی را خیلی دیر و در سن 28 سالگی کشف کردم. اکنون 34 ساله هستم. در ابتدا فقط یک سرگرمی برای من بود، راهی برای گذر زمان بعد از کار و در آخر هفته. هرچه بیشتر عکس میگرفتم، بهتر میشدم و تکنیکهای جدیدتری را میآموختم. به آهستگی این روند را ادامه میدادم اما مطمئنا میفهمیدم که در عکاسی بهتر از هر چیز دیگری هستم. بنابراین من کار قبلیم را ترک کردم و تصمیم گرفتم خودم را کاملاً به عکاسی اختصاص دهم.
قصد من نشان دادن این بود که چگونه مردم عادی و کم درآمد و افرادی که آموزشهای مناسب را ندیدهاند، در حال فیلم برداری برای یک فیلم در یک منطقه سخت و دورافتاده در روسیه هستند. من همیشه میخواستم یاد بگیرم و با چشمان خودم ببینم که فیلمها چگونه ساخته میشوند، در واقع اینکه چه کسی روی آنها کار میکند، چگونه روند کار سامان مییابد و سایر موارد. هر سال بین ده تا 15 فیلم در یاکوتیا ( جمهوری یاقوتستان در روسیه ) فیلم برداری میشود. با توجه به شرایط موجود در منطقه، این یک اتفاق کوچک نیست، زمستانهای طولانی و سخت، جادههای ضعیف، قیمتهای بالا و شرایط دیگر، کار کردن در این منطقه را دشوار میکنند. ممکن است بگویید که فیلمها در اینجا ساخته نمیشوند، به دلیل شرایط حاکم بر آنجا. اگرچه تولید بسیار دشوار است، اما کیفیت سینمای یاکوتی به طور پیوسته در حال بهبود است، این بهبود را در پی موفقیتهای مختلف در جشنوارههای بینالمللی نیز میتوان دید. این روزها، صنعت فیلم یاکوتی مدتهاست که سرگرمی صرف شده و فقط به عنوان نوعی سرگرمی برای مخاطبان محلی است.
فیلمی که پروژه من با آن شروع شد، ” Black Snow ” اثر ” Stepan Burnashev ” بود. عکاسی در ماه مارس باید انجام میشد. یخبندان شدید تازه رو به زوال بود، اما هنوز هم هوا فوق العاده سرد بود. در طول دو هفته، فیلم برداری در خارج از منزل صورت میگرفت و فقط شبها کار میکردیم، هنگامی که سرمای هوا به منفی 40 درجه سانتیگراد کاهش یافته بود، بنابراین تجهیزات فیلم برداری به طور مداوم در حال شکسته شدن بودند و بعضی از صحنهها مجدداً مورد تجدید نظر قرار میگرفتند. این یک تجربهی بسیار سخت برای همهی افراد حاظر در این پروژه بود.
من همیشه علاقه مند به مشاهده روند فیلم سازی با دو چشم خودم بودهام تا ببینم چگونه یک فیلم قدم به قدم با هم جمع میشود. آیا واقعاً چنین روندی زمانبر است ؟ آیا میتوانم خودم هم کارگردان شوم ؟ این سؤالاتی است که من به آنها پاسخ دادهام. در حین کار روی این سریال، به این نتیجه رسیدم که من هم میتوانم فیلم بسازم. شما به پول زیادی احتیاج ندارید، تجربه شخصی که باید از آن استفاده کنید احتمالاً از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است. من شک دارم که فیلم من بتواند به جشنوارهی کن راه پیدا کند، اما فرقی هم نمیکند. نکته مهم این است که کاری را انجام دهیم تا در این کشور دچار دیوانگی نشویم.

Zeiss Photography Award 2020 : Pan Wang از چین
بیانیهی هنرمند : اولین باری که با تجهیزات حرفهای عکاسی ارتباط برقرار کردم، احساس کردم این یک ارتباط کامل و ماورایی است. همین دوربین عکاسی بیان دید و قلب من شد. بعد از انتشار چندین داستان عکاسی، در صنعت به رسمیت شناخته شده و روزنامه نگار شدم. من 17 سال گذشته در زمینه عکاسی خبری کار کردم، به عنوان یک عکاس خبری، بعداً به عنوان ویراستار تصویر، و سپس به عنوان رئیس بخش عکاسی. بعد از طی کردن این مواضع در دنیای فتوژورنالیسم، تصمیم گرفتم رسانههای خبری را کنار گذاشته و پروژههای خودم را دنبال کنم. این همان چیزی است که منجر به کار من در مورد یک پدر شد.
ایدهی این مجموعه برای من به صورت اتفاقی رخ نداد، چرا که دلم برای پدرم تنگ شده بود، پدرم که وقتی پنج ساله بودم درگذشت. در میان معدود خاطراتی که از او دارم، تصاویر مبهمی وجود دارد که او را همانند یک کوه استوار نشان میدهد. در سالی که خودم پدر شدم – بیش از 30 سال از درگذشت پدر خودم – تصمیم گرفتم شغل خودم را کنار بگذارم. سپس سعی کردم ” کوه ” را که قلبم را التیام میبخشد، به درستی درک کنم. من سعی میکنم آن را از طریق عکاسی درک کنم، خاطرات گمشده را زنده کنم و پدرم را با وضوح بیشتری ببینم. من قبل از شروع کار با آن چندین سال در مورد این پروژه فکر کردم. در حالی که هنوز شاغل بودم نمیتوانستم روی آن کار کنم. به همین دلیل این روند سه سال طول کشید.
من اغلب وقتی به تنهایی به کوهستان میروم به پدرم فکر میکنم. من لحظاتی را تصور میکنم که وقتی طوفان میآید، او مرا در آغوش میگیرد. بعضی اوقات پدرم مرا به پشت خود حمل میکرد و با تمام توان دوچرخه خود را پدال میزد، در حالی که من بالای شانه او را نگاه میکردم، که زیر یک کت بارانی پیچیده شده بود. وقتی به درد و دل و تجربیات غیرقابل تحمل بچههای دنیا فکر میکنم که باید بدون پدر بزرگ شوند، اغلب مجبور میشوم که ماشینم را در کنار جاده متوقف کرده و گریه کنم. در آن زمان، من نیز بسیار ترسیده بودم. اما وقتی در حال عکاسی از کوه بودم، کمی از این ترس و احساس پوچی با هر فشار دکمه شاتر ناپدید میشد.
من هنگام ویرایش این مجموعه عکس، خودم و این رشته کوه بسیار مهم در چین را کشف کردم. ضمن آشنایی با خصوصیات و سنن جغرافیایی، سعی کردم روابط متقابل بین انسان و طبیعت و بین افراد را نیز درک کنم. از نظر حرفهای، عکاسی از یک کوه در فاصلهی 1600 کیلومتری کار آسانی نیست. زمان، آب و هوا، سلامتی، درآمد، خانواده، ترافیک و بسیاری موارد دیگر که همه بر این پروژه تأثیر مستقیمی دارند. خوشبختانه خانوادهام، به خصوص همسرم، مرا درک کرده و از من حمایت میکنند.

Zeiss Photography Award 2020 : Stefano Sbrulli از ایتالیا
بیانیهی هنرمند : من ده سال است که به عنوان طراح بصری کار میکنم و همیشه این اصرار را داشتم که از زاویهی متفاوت به همه چیز نگاه کنم. من این پروژه را آغاز کردم، چرا که میخواستم حقیقت موجود در مورد آلودگی ناشی از کسب و کارهای بزرگ را فاش کنم، اینکه چگونه کشورها تحت تأثیر مصرف گرایی مخرب و غیرمسئولانه رنج میبرند. سپس تصمیم گرفتم که در معدن آمریکای جنوبی به دنبال سوژهی مناسبی برای خودم بگردم. پرو یکی از کشورهایی است که بیشترین صنایع معدن در جهان را دارد. بیش از 15٪ قلمرو آن متعلق به شرکتهای معدنکاری است که اکثر آنها خارجی هستند. استان پاسکو یک مورد برجسته در این زمینه است، جایی که تقریباً 53٪ از این سرزمین به شرکتهای معدن تعلق دارد، و شهر Cerro de Pasco مرکز استخراج معادن منطقه است. این پروژه مرا با کارکنان سازمان غیردولتی منبع بین الملل، تنها سازمان غیر دولتی فعال در سروو دی پاکو همراه کرد. تنها با کمک آنها توانستم این پروژه را ساماندهی کرده و به طور کامل انجام دهم.
من همیشه این خواسته را داشتم که درک کنم چه چیزی در پشت پرده وجود دارد. اگر به موقعیتی در Cerro de Pasco نگاهی بیندازید، میبینید که این واقعیت کاملاً وحشتناک است. جدایی از این واقعیت که یکی از فقیرترین شهرهای پرو است، تقریباً خدمات بهداشتی صفر در آنجا بیداد میکند. سیستم آموزش و پرورش در حال فروپاشی است و جامعه محلی هیچ کمکی از دولت دریافت نمیکند. ساکنان Cerro در یک وضعیت ناگوار زندگی میکنند و در حاشیه نشینی اجتماعی و اقتصادی قرار دارند. علاوه بر این، آلودگی ناشی از 60 سال فعالیت معادن صنعتی، سرو را به یکی از آلودهترین مناطق جهان تبدیل میکند. طبق استانداردهای بینالمللی، کل جمعیت باید به دلیل مسمومیت با فلزات سنگین در بیمارستان بستری شوند. 33 درصد از مرگ و میر نوزادان ناشی از ناهنجاریهای مادرزادی بوده و میزان سرطان چهار برابر میانگین کشوری است.
پیشنهاد نویسنده : برگزیدگان جشنواره بهترین عکاس مسافرتی سال ۲۰۱۹ معرفی شدند !
آنچه در حین اتمام پروژه از نظر احساسی بیش از همه روی من تاثیر گذاشت، مطمئناً روزی است که من آن را پس از درگذشت لیونل در کنار مردم گذراندم. او تازه پنج ساله شده بود. هنوز یادم است که ساعت 5 صبح در خانه، تشییع جنازه بود و منتظر پیکر او بودیم. این برای من بسیار تعجب آور بود که این مرگ چقدر عصبانیت و اراده جامعه را برانگیخته است، این چیزی بود که قبلاً هرگز همانند آن را ندیده بودم. در آن روز، چیزی بین مردم آنجا و من اتفاق افتاد و ما پیوند محکمی برقرار کردیم. آن روز بعد از ظهر مراسم تشییع جنازه لیونل برگزار شد و من این مراسم را با عکس و فیلم مستند کردم. من تا آخر ماندم، سپس برای بررسی مطالب به اتاق خود برگشتم. وقتی به این عکسها نگاه کردم، فهمیدم که هیچ کس در آنجا به من نگاه نکرده است، هیچ یک از حضار از حضور من احساس ناراحتی نمیکردند.

Zeiss Photography Award 2020 : Magdalena Stengel از آلمان
بیانیهی هنرمند : از زمان کودکی، دوست داشتم به داستانهای مربوط به افراد یا مکانهایی که از آنها تصویر تهیه شده گوش دهم. مادربزرگ من یک جعبه مقوایی قدیمی داشت که در آن همهی تصاویر چاپ شدهی سیاه و سفید خود را نگه میداشت، کاملاً بی نظم و به ترتیب زمانی. بیشتر آنها عکسهای پرتره و عکسهای گروهی بودند و معمولاً اسامی افرادی حاظر در آن تصاویر و همچنین تاریخ ثبت عکس، با دقت و با مداد در پشت آنها با خط نوشتاری قدیمی آلمانی نوشته شده بود. در کودکی، من اغلب میخواستم به این جعبه نگاه کنم. من مجذوب چهرههای قدیمی، داستانها و زندگی آنها در زمان جنگ و ارتباطات و روابط بین مردم شدم.
تعداد افرادی با بیش از صد سال سن در آلمان در ده سال گذشته، تقریبا دو برابر صد سال گذشته بوده و این روند به سرعت در حال افزایش است. طبق آخرین مطالعات، از هر سه دختر متولد سال 2019، یکی بیشتر از 100 سال عمر میکند. بنابراین به زودی دیگر گرفتن صدمین سالگرد تولد خود، برای بسیاری از ما نادر نخواهد بود. امروزه بسیاری از افراد بسیار مسن هنوز به صورت مستقل در خانههای خود زندگی میکنند. من کنجکاو بودم که ببینم زندگی روزمره در حدود 100 سالگی در واقعیتهای بسیار متفاوت و محیطهای زندگی چگونه به نظر میرسد. آنها زندگی روزمره را چگونه مدیریت میکنند ؟ درون ذهنشان چه میگذرد ؟ چه مهارتهایی را فقط در چنین سن پیری میتوان کسب کرد ؟ با تنها 100 پوند، من بین 20 تا 30 نفر را عکاسی کردم، از آنها در خانههایشان بازدید و به سرتاسر آلمان سفر کردم.
آنچه که من در طی این گفتگوها و برخوردها تجربه کردم، گفتن و بیانش برایم بسیار دشوار است. افراد این سن اغلب به صورت ضعیفتری موارد مختلف را درک میکنند یا در ذهن خود به تصویر میکشند. و با این حال دقیقاً این افراد دارای مقاومت قابل ملاحظهای در برابر شرایط سخت زندگی، قدرت و اراده هستند. با وجود بیماری، درد و محدودیتهایی که در این سن و سال به وجود میآید، علی رغم اینکه در جنگ آسیب دیده و عزیزان خود را از دست دادهاند، اما بسیاری هنوز قدردان زندگی بوده و روزهای خوشی را در آینده میبینند.

Zeiss Photography Award 2020 : Robin Hinsch از آلمان
بیانیهی هنرمند : من عکاسی را در دانشگاه هنر و طراحی Karlsruhe تحت نظر استاد Elger Esser و در دانشگاه علمی کاربردی هامبورگ به سرپرستی استاد Vincent Kohlbecher آموختم. من چندین سال است که به عنوان عکاس کار میکنم.
ایده اصلی برای Wahala به پروژهای بر میگردد که توسط موریتز فریشکرن آغاز شد، به نام گزارش عالی. گزارش عالی اجرای نمایشگاهی بود که در ژانویه سال 2020 در کامپنژل در هامبورگ به نمایش درآمد. برای این پروژه، موریتز فریشکورن که یک مجسمه ساز بود از من سؤال کرد که آیا من علاقه مند به ایجاد یک مجموعه عکس جدید هستم که روی مثائل نمادین به صورت احساسی تمرکز داشته باشد. پس از انجام کمی تحقیقات، من به ایده کاوش در دلتای نیجر رسیدم. سوالی که من را به ویژه به آن علاقه مند کرد این بود که چگونه مردم هنوز هم میتوانند به روش خود در چنین وضعیتی زندگی کنند. و این همان چیزی است که در نهایت باعث شد تا بیشتر روی نفت و به ویژه بر روی افرادی که هیچ چشم اندازی به جز اینکه به طور غیرقانونی در تجارت نفت با سرقت آن شرکت کنند، تمرکز کنم.
از یک طرف، من از شرایط وحشتناک محیطی که مردم این منطقه باید در آن زندگی کنند وحشت کردم. آنها میگویند خسارتهای زیست محیطی از دهه 1950 هنگامی که اولین چاهها حفر شدند، آغاز شد. این بدان معنی است که ساکنان دلتای نیجر 70 سال است که باید با آلودگیهای ناشی از بیگانگان مقابله کرده و از رونق سایر کشورها رنج ببرند. متأسفانه، این یک مشکل جدید به طور کلی نیست، اما این درگیری فراموش شده اکنون برای برخی از افراد بسیار مهم شده و امیدوارم باعث برخی تغییر نظرات شود. من هم میخواهم از این فرصت استفاده کنم تا از Fyneface Dumnamene Fyneface از centreadvocacy.org تشکر کنم. بدون او، به سرانجام رساندن کل این پروژه احتمالاً امکان پذیر نبود. Fyneface Dumnamene Fyneface یک فعال و مبارز اجتماعی از بندر هارکورت است. او به من کمک کرد تا به جوامع مختلف دسترسی پیدا کنم و همچنین به من در مقابله با بوروکراسی بیش از حد نیز کمک کرد.
پیشنهاد نویسنده : ۱۰ کاری که به عنوان یک عکاس در خانه میتوانید انجام دهید !

Zeiss Photography Award 2020 : Jorrit T Hoen از هلند
بیانیهی هنرمند : روزهایی که با فیلمهای آنالوگ و تجهیزات آنالوگ بزرگ شدم، من و برادرم همیشه با دوربینها بازی میکردیم و با فیلمهای 8 میلی متری آزمایشهای مختلفی را انجام میدادیم. پدر من که عکاسی آماتور و مشتاق بود، من را با روند جادویی برای ساخت فیلم و چاپ تصاویر سیاه و سفید در اتاق تاریکی که در خانه ما بنا کرده بود، آشنا کرد. من واقعاً از آن لذت میبردم و تصمیم گرفتم که خودم به صورت حرفهای عکاسی را دنبال کنم.
من ایده این مجموعه عکس را وقتی پرورش دادم که یک شب در خانهام، متوجه شدم نور عجیبی از پنجره میآید. پردهها باز بود و وقتی به داخل اتاق نگاه کردم، یک اتاق نشیمن تاریک و خالی را دیدم که توسط یک نور بسیار کوچک در گوشهی اتاق روشن شده بود. به نظر میرسید که در یک لحظه هم کاملا عادی و هم خیلی جادویی است، مانند صحنهای از یک فیلم دیوید لینچ ! من در یک خیابان سرد و متروک ایستاده بودم و این دنیای گرم عجیب و غریب، تنها چند متر با آن فاصله داشت، جایی که ماهیهای گرمسیری در حال شنا بودند. فکر میکنم پنج دقیقه در آنجا ایستادم و فقط این منظره زیبا را نگاه کردم. وقتی من برای اولین بار عکس ساده برای این مجموعه ثبت کردم، صاحب آنجا چیزهای زیادی در مورد ماهی و گیاهان موجود در آکواریوم خود به من گفت. من حدوداً چند ساعتی در آنجا بودم که به من گفت که بهتر است قبل از غروب خورشید از ماهیها عکس بگیرم. وقتی از او خواستم که چراغهای اتاق نشیمن را خاموش کند، هر دو شروع به زمزمه کردن کردیم، گویی از چیزی میترسیدیم.
من دوست دارم بیشتر به رویکرد مردم شناسی در تصاویرم بپردازم. این بدان معنی است که من ترجیح میدهم افراد را در محیط شخصی خود ثبت کنم، تا حد ممکن از دستکاری بپرهیزم و با شرایط موجود کنار بیایم. با این حال، برای این مجموعه، مردم را کنار گذاشتم و چراغهای اتاق نشیمن آنها را خاموش کردم. این صحنه به طرز چشمگیری تغییر کرد، هنوز یک اتاق معمولی با یک آکواریوم بود، اما راهی که من آن را درک میکردم کاملاً متفاوت بود. فهمیدم که عدم حضور افراد باعث شده است تا بیشتر به آثار قابل مشاهده در خانهی خود توجه کنم و بیشتر در مورد آنها یاد بگیرم.

Zeiss Photography Award 2020 : Luisa Dörr از برزیل
بیانیهی هنرمند : من از عکاسی استفاده میکنم تا بتوانم بهتر با جهان ارتباط برقرار کنم، برای درک بهتر اینکه چه کسی هستم و رابطه من با دیگران چگونه است. این مکانها و چهرهها به من کمک میکنند بخش کمتری از زندگیام انتزاعی باشد. بارها و بارها به آنها نگاه میکنم و سعی میکنم افکار، کلمات و احساسات را در درون خودم جستجو کنم. عکاسی ابزاری شگفت انگیز برای تمرکز روی موارد مهم است.
من اعتقاد دارم که هر آنچه را که تجربه میکنید، میبینید، میخوانید، یاد میگیرید و فکر میکنید، در عکاسی منعکس شده است. هر کس که زندگی میکند تغییر میکند، هیچ کس برای همیشه یکسان نیست. و به نظر میرسد که این نیز در کار من منعکس شده است. بنابراین میتوانم ببینم که سبک زندگی من هم در حال تغییر است. عناصر اصلی به احتمال زیاد یکسان باقی میمانند، من از ترکیب پرترهها و مناظر و استفاده از رنگهای گرم استفاده کردهام.
تاریخچه کولیتها به اندازه لباس نمادین آنها جذاب است. به عنوان زنان بومی، کولیتها از مدتها پیش یکی از حاشیهترین گروهها در بولیوی بوده است. آنها به معنای واقعی برای بقای خود میجنگند تا برای فرزندانشان غذا را روی میز بگذارند. با گذشت سالها، هنگامی که این زنان حقوق و آزادیهای بیشتری کسب کردند و برابر با همتایان مرد خود شدند، اصطلاح کولیتها معنای دلهره آور خود را از دست داده است. اکنون این نمادی از خود تعیین کننده زن است. در حالی که مشغول کار روی این پروژه بودم، این احساس را داشتم که آنها میخواستند از خارج از حلقه، با احترام به آنها نگاه شود. من برای اولین بار در سال 2018 در آنجا بودم. این دشوار بود، زیرا کولیتها به ژورنالیستها و مجلات علاقه زیادی ندارند. در پایان با مونیکا دوست و مددکار اجتماعی همکاری کردم. در اولین سفرم، ده روز را در آنجا گذراندم. بار دوم آسانتر بود، چرا که آنها از قبل من را میشناختند. وقتی به تصاویر نگاه میکنید، آسان است شرایطی را که در آن گرفته شده است فراموش کنید. تنفس اغلب در 4000 متر از سطح دریا سخت است، اما ارزشش را داشت.

Zeiss Photography Award 2020 : Tadas Kazakevicius از لیتوانی
بیانیهی هنرمند : به یاد میآورم که من جوان بودم و عموی من اتاق تاریک خود را با ” magic red light ” که در آنجا روشن بود به من نشان داد. من بعد از اینکه دوستم دوربینش را خرید و در سال 2008، خودم هم دوربین دیجیتال گرفتم. تا آن زمان، ارتباط من با عکاسی این بود که من به همان دوربین فیلم کامپکت مانند هر کس دیگری تعلق داشتم تا بتوانم در برنامههای ویژه عکسهایی از زندگی خانوادگی بگیرم. فکر میکنم بعد از اینکه اولین دوربین فیلم برداری سطح متوسط خودم را خریداری کردم، واقعاً به دنیای عکاسی وارد شده بودم. فقط از طریق آن، من واقعاً عکاسی را درک کردم.
بین دو ساحل در طی یک رویداد عکاسی به سبک هوای بهاری ایجاد شد که در آن گروه کوچکی از عکاسان با هم کار میکنند یا مانند نقاشان برای کار به تنهایی فعالیت میکنند. این رویداد در نوارهی کورونی اتفاق افتاد و توسط یکی از ابتکارات محلی برای عکاسی برگزار شد. در این مدت با منطقهای که از گذراندن تابستان در اینجا به روشی کاملاً جدید میشناسم آشنا شدم. آنجا ساکت، خالی و تقریبا مرموز بود. از لحاظ جغرافیایی، این منطقه بسیار جالب است ( و همچنین از نظر تاریخی، از آنجا که مدتها پروس و آلمانی بود ). بنابراین من شروع به تجزیه و تحلیل همه اینها کردم و فهمیدم که افرادی که زندگی خود را در اینجا انتخاب میکنند، ارتباط بسیار محکمی با این مکان دارند. بقیه به طور طبیعی آمدند، من فقط باید عکاسی را شروع میکردم. موضوعات جالب، مکانهای جادویی و افرادی که واقعاً با آن مکانها احساس عجیبی داشتند. فقط همه با هم جمع میشدند.
پیشنهاد نویسنده : عکاسی که با تنها یک آیفون از تمام قطب جنوب عکاسی کرد !
من کم و بیش من Curit Spit را کشف کردم، گرچه قبلاً در تعطیلات تابستانی از آن بازدید کرده بودم. این یک قطعهی بسیار جالب در زمین است که از لیتوانی تا دریای بالتیک امتداد دارد و نوعی تالاب بین آنها ایجاد میکند. بنابراین این دو ساحل جادویی وجود دارند که به نظر من مکانی را با احساس هیجان و آرامش به طور همزمان ایجاد میکنند. دور و بر خودم میچرخیدم، میرفتم اطرافم، از بقیه سوالاتی را میپرسیدم، و اغلب اوقات مکانهای جالبی را توسط خودم مییافتم در واقع این یک نوع ماجراجویی بود، کشف این مکان که من واقعاً آن را خوب میشناختم، اما اکنون با چشمان خودم میدیدم. فصل دیگر جلوهای کاملاً جدید به آن بخشید که در نگاه من کاملا دگرگون شد. من اصرار داشتم که این مکان را بهتر بشناسم، با افرادی که هنوز آنها را نمیشناسم، ملاقات کنم تا به داستانهای آنها گوش کنم. این یک سفر بزرگ و جادویی در زندگی من بود.
امیدوارم مقاله ” برگزیدگان و لیست کوتاه جشنواره Zeiss Photography 2020 معرفی شدند “ برایتان مفید بوده باشد. نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید. همچنین اگر پرسشی وجود داشت، آن را در بخش نظرات همین پست مطرح کنید تا پاسخ دهم. موفق باشید !